نمایندگی کلاه کاسکت راپیدو, نمایندگی کلاه کاسکت وسپایی

موتورسیکلت‌های نجات مانند سگ‌های نجات هستند، فقط گرفتن گواهینامه سخت‌تر است | کلاه کاسکت موتورمن

[فروشگاه کلاه کاسکت موتورمن نمایندگی انواع کلاه موتور و لوازم موتور سواری در تهران همراه ارسال رایگان و سریع به دورترین نقاط کشور ، فروش ویژه انواع کلاه کاسکت ارزان قیمت و اروپایی کلاه وسپا ، کلاه کاسکت فک متحرک ، کلاه کاسکت بدون فک ، کلاه کراسی و … نمایندگی کلاه کاسکت راپیدو ،..]
2023-06-26 11:30:00
کلاه کاسکت LVS ، بلوتوث کلاه کاسکت
rule_ruleNumber_plain]
خرید کلاه موتور کلاه موتورسیکلت کلاه کاسکت وسپایی
کلاه کاسکت کراسی ، کلاه کاسکت فک ثابت ، کلاه کاسکت بدون فک
کلاه کاسکت فک متحرک

در تقاطع دو سرگرمی مورد علاقه من – موتورسیکلت و سگ – کلمه “نجات” قرار دارد.

در دنیای سگ، گرفتن سگ مورد بی مهری، بدرفتاری یا ناخواسته به عنوان یک نجات واجد شرایط است. گاهی سگ را نگه می‌دارید، گاهی آن را پرورش می‌دهید تا صاحب جدید مناسب پیدا شود. برای من در دنیای موتورسیکلت هم همینطور است. من سال‌ها مشتاق دوچرخه‌ای بودم که پتانسیل آن توسط صاحبش دیده نمی‌شد، و وسوسه گرفتن آن و مراقبت از آن به سلامت گاهی غیرقابل مقاومت بود.

سوزوکی سرگردان

سوزوکی GS850 مدل 1979، یک موتور چهار سیلندر با هوا خنک، محور محور، به تنهایی در حیاطی پر از علف هرز نشسته بود و با یک قفل دوچرخه به یک حصار زنجیر بسته شده بود. تابلوی “فروش” که به چراغ جلو چسبانده شده بود، مانند یک جفت چشم توله سگ قهوه ای درشت به من برخورد کرد و من یک چرخش در وسط یک خیابان مسکونی انجام دادم تا برای نگاه دقیق تر به عقب برگردم.

از نظر ظاهر مخزن فرورفته و صدا خفه کن زندگی سختی را پشت سر گذاشته بود، اما استخوان های خوبی داشت. در سواری آزمایشی، خود را در چراغ‌های توقف سنگین نشان داد، اما هنگامی که حرکت کرد، مانند یکی از آن بالرین‌های اسب آبی در «فانتزیا»، روی پاهایش سبک بود. پس از مدتی پریشان، 850 دلار دست به دست شد و من GS را به خانه بردم.

نویسنده در حال ژست گرفتن با GS850 خود برای یک عکس استودیویی
از آنجایی که GS850 موضوع یک مقاله مجله بود، پرتره آن به صورت حرفه ای گرفته شد. من هم تو عکس بودم

من در آن زمان برای یک مجله به صورت آزاد کار می کردم (مجله ها را به خاطر دارید؟) و یک داستان اصلاحی در GS تنظیم کردم. زمانی که لنت و خطوط ترمز، صندلی سفارشی، لاستیک ها، کیف عقب و دم و شیشه جلو QD را اضافه کردم، مانند یک سگ پشمالو با قلاده الماسی می چرخید.

من و آن سگ شکاری وفادار با هم همه جا رفتیم تا اینکه کم کم یک ضربه ثابت از گیربکس بلند شد. یک باریستا در کافی شاپ محلی به GS علاقه مند شده بود و پیشنهاد داده بود که آن را از دستان من بردارد. من به او در مورد ضربه هشدار دادم، اما او اهمیتی نداد. یک بار دیگر، 850 دلار دست به دست شد و GS به یک خانه خوب هدایت شد. فقط امیدوارم در مزرعه ای در بالای ایالت قرار نگیرد که بتواند با تمام دوچرخه های قدیمی دیگر به صورت رایگان اجرا شود.

سگ آشغال

در یک اتاق زیر شیروانی بالای بخش خدمات نمایندگی هوندا که در آن من در سال 1982 کار می کردم، تمام قطعاتی بودند که از دوچرخه های تصادفی جدا شده و با قطعات جدید که توسط شرکت های بیمه پرداخت شده بود، جایگزین شده بودند. برخی فراتر از رستگاری بودند در حالی که برخی دیگر صرفاً خم شده یا خراشیده شده بودند. هرازگاهی، مدیر سرویس به حال بچه‌ای بدبخت که توانایی خرید قطعات برای تعمیر دوچرخه‌اش را نداشت، دل‌سوزی کرد و به آنجا رفت تا به دنبال چیزی بگردد تا او را به جاده بازگرداند. یک روز او به اطراف نگاه کرد و همه چیز را دید که برای جمع کردن یک موتورسیکلت کامل از قطعات دور ریخته شده نیاز داشت. بدین ترتیب سگ آشغال‌ساز متولد شد.

آخرین دوچرخه من چند ماه قبل دزدیده شده بود، بنابراین من JD را قبول کردم. این خودرو به عنوان یک هوندا CB550K چهار لوله شروع به کار کرده بود، اما قطعات مدل F روی آن وجود داشت و احتمالاً چند قطعه از یک ماشین چمن‌زنی هوندا بود. صورت‌های ساز مانند ساعت‌های ذوب شده در نقاشی دالی آویزان شده بود و تانک در کناره‌اش فرورفته‌ای به اندازه یک توپ سافت‌بال داشت. تنها ورق فلزی صاف و بدون ایراد روی آن پلاک خودرو بود. و همه اش با قیمت 600 دلار مال من بود.

دو تا از سگ های نجات نویسنده
دیکنز و مولی، دو تا از نجات‌های موفق‌تر من. نجات موتورسیکلت ها می آیند و می روند، اما نجات سگ ها مادام العمر می مانند. عکس از جری اسمیت.

مخزن فرورفته و روکش‌های دو طرف همگی رنگ‌های متفاوتی داشتند، نقصی که سعی کردم آن را برطرف کنم، فقط برای اینکه ثابت کنم به عنوان یک مرد بدن و گلگیر و همچنین یک نقاش بی‌ارزش هستم. سگ‌ها در مورد “سرزندگی مخلوط” صحبت می‌کنند، تمایل سگ‌های نژاد مخلوط به سالم‌تر و ماندگارتر بودن نسبت به نژادهای اصیل، و JD آن را در بیل داشت. با اولین لمس دکمه استارت روشن شد و به آرامی مانند یک ساعت سوئیسی کار کرد، بنابراین می‌توانستم صدای تک تک حلقه‌های زنجیر بادامک را بشنوم که از چرخش بادامک در حالت آماده به کار خارج می‌شوند.

تقریباً به همان اندازه لذت بردن از آن، پارک کردن آن در کنار یک موتورسیکلت جدید براق بود که صاحبش از ترس اینکه دوچرخه‌اش کک‌های موتورسیکلت من را بگیرد، از وحشت نفس نفس می‌زد. سپس روزی فرا رسید که در یک مجله موتورسیکلت در لس آنجلس پیشنهاد کاری دریافت کردم، جایی که به گاراژی پر از دوچرخه های جدید دسترسی داشتم و مجبور بودم هر روز آنها را سوار کنم. JD با قیمت 600 دلار به صاحب جدید رفت و من به اسموگویل رفتم.

SR که رایگان بود به یک خانه خوب

چهار سال در SoCal حدود سه سال و نیم زیاد بود و من در نهایت به اورگان فرار کردم. یکی از همسایه‌های من آنجا گاراژی پر از دوچرخه‌های پیست و دوچرخه‌های خیابانی سطح بالا داشت. اگر هنگام رانندگی در گاراژ باز بود، می ایستم و با دوچرخه صحبت می کردیم. یک روز او یک یاماها SR500 نیم سبد را به من نشان داد که به او داده بودند و هیچ استفاده ای از آن نداشت. من یک دلبستگی نوستالژیک به آن مدل را اعتراف کردم و او آن را بیهوده به من پیشنهاد کرد – او حتی آن را به گاراژ من تحویل می‌داد تا فضای موجود در او را پاک کند. جاده کشی رایگان؟ حتما بیارش!

من یک SR500 در لس آنجلس داشتم و آن را دوست داشتم، و این یکی تمام دکمه های نجات دوچرخه من را فشار داد. با این حال، عنوانی که با آن همراه بود، هم قدیمی و هم قدیمی بود و آخرین مالک شناخته شده ناپدید شده بود. من قصد نداشتم زمان و پولی را برای دوچرخه‌ای که نمی‌توانستم به طور قانونی سوارش کنم، سرمایه‌گذاری کنم، بنابراین به اورگان DMV رفتم، جایی که یک کارمند مفید به نام باب مرا راهنمایی کرد تا اینکه برای انتقال مالکیت چه کاری باید انجام می‌دادم.

قاب SR500 در گاراژ
من مقداری کار روی جعبه سبد یاماها SR500 انجام دادم و آن را به خیابانی بودن نزدیک کردم (عکس بالا را ببینید)، اما این تلاش نجات در نهایت با فقدان عنوان شکست خورد. عکس از جری اسمیت.

متأسفانه باید گفت، هر نجاتی پایان خوشی ندارد. مرتب کردن کاغذ در این مورد به تعدادی از سرعت گیرهای بوروکراتیک برخورد کرد و در نهایت شکست خوردم. جزئیات دقیق اکنون از من فرار می کند، اما من با وجود تمام حلقه های لازم پریدم و هنوز نتوانستم معیارهای ایالت را برای انتقال عنوان به نام خود با چنین شکاف بزرگی در زنجیره مالکیت برآورده کنم. من یکی از آن لباس‌ها را در ورمونت یا جایی در نظر گرفتم که عناوین متزلزل را می‌شوید، اما باب DMV به من گفت که VIN SR من قبلاً وارد سیستم اورگان شده است و اگر بخواهم آن را مخفیانه از در کناری وارد کنم، پرچم‌گذاری می‌شود.

SR چند ماه در گاراژ من نشست در حالی که من فکر می کردم با آن چه کنم. من در آن زمان یک هوندا GL1800 برای فروش داشتم و اولین کسی که به آن نگاه کرد SR را دید و پرسید که آیا آن را با 200 دلار اضافی می‌اندازم. این اولین باری بود که از یک امداد و نجات سود می‌کردم و تنها باری بود که قبل از اینکه شخص دیگری آن را بپذیرد نتوانستم دوچرخه‌ای را به سلامت برگردانم.

دوچرخه ای که اکنون سوار می شوم نوعی نجات است، به این دلیل که صاحب قبلی آن فقط می خواست آن را از دست بدهد و آن را با قیمتی غیرقابل مقاومت به من پیشنهاد داد. با این حال، این آخرین مورد من است، قسم می خورم. از این به بعد من به نجات سگ ها پایبند هستم. از یک جهت صدور مجوز آسان‌تر است – اگرچه تست پارس موازی سخت است – و از طرف دیگر من هرگز نگران عدم کسب سود نخواهم بود زیرا پس از اینکه خانه‌ای در اینجا پیدا کرد هرگز آن را نمی‌فروشم.


کلاه کاسکت کودک ، کلاه کاسکت بچه گانه ، کلاه ایمنی بچه گانه ، کلاه موتورسواری بچه گانه ، کلاه کاسکت ارزان
[rule_ruleNumber]
کلاه کاسکت تکنو
کلاه کاسکت راپیدو
کلاه کاسکت ردلاین
کلاه کاسکت LVS
[بورس تجهیزات موتور سواری ، خرید اینترنتی کلاه کاسکت و انواع برند های کلاه موتور و لوازم موتور سواری ارزان قیمت و اصل | 09127921098 – 09913539773]
#موتورسیکلتهای #نجات #مانند #سگهای #نجات #هستند #فقط #گرفتن #گواهینامه #سختتر #است
Prompt

[سایت کلاه کاسکت موتورمن]

دیدگاهتان را بنویسید